ارسال شده در جمعه 13 آبان 1390برچسب:, - 17:28
آقای من چه قدر دوست دارم ببینمت وچه قد دلم برایت تنگ شده است. دلم برای دیدنت پرپر می زند! نمی دانی چه قدر دوست دارم آن جمال زیبا و دوست داشتنی ات را ببینم! هر جمعه که می شود دلم بیشتر و بیشتر برایت تنگ می شود. می دانی چرا؟!!چون جمعه روز شماست.چون مادرم به من گفته است شما یک روز جمعه می آیی.پس من هر جمعه برای آمدنت نماز می خوانم........ امیدوارم که حرف های من را گوش کرده باشی وبه انتظار من و دوستانم پایان بدهید. مابچه هاشما را بیشتر از همه دنیا دوست داریم.
امیرحسین حیدری/ خرم آباد
نظرات شما عزیزان: